اهداف جزو جداییناپذیر زندگی هستند و دلیل عملکردهای گوناگون را تشریح میکنند. در بورس اهداف میتوانند با توجه به بازه زمانی مد نظر، نتایج متفاوتی داشته باشند و اندازه سود یا ضرر را تعیین کنند. در این مقاله تلاش بر این است تا با بررسی نتایج اهداف؛ مزیت اهداف بلندمدت یا «دید بلندمدت» را تشریح کنیم و دلیل این نوع هدفگذاری را برای کسب سود تصاعدی شرح دهیم؛ علاوه بر این، تفاوت انواع هدفگذاری را بررسی میکنیم و بازدهی هر کدام را توضیح خواهیم داد.
تعریف هدف، دید یا چشمانداز در بورس
هدف یا دید به معنای توقعی است که ما از نتیجه انجام یک کار انتظار داریم. در تعریف دیگر میتوانیم به دلیل انجام دادن کارها، هدف بگوییم. اهداف ریز و درشتی در زندگی وجود دارند که ما مدام برای محقق کردنشان در حال فعالیت هستیم، اما به طور کلی کلمه هدف بیشتر به مواردی اطلاق میشود که مختص کسب نتیجه یا «به دست آوردن» باشند.
در بورس، معاملهگر با هدف به دست آوردن سود بیشتر فعالیت میکند و قصد دارد سرمایه خود را دو یا چند برابر کند.، نتیجه تمام اعمال یک معاملهگر به اهداف او بستگی دارد و نوع عمل کردن نسبت به اهداف، کیفیت سوددهی را تعیین میکند.
دستهبندی اهداف
هر شخص در زمان ورود به بورس، لازم است پس از کسب اطلاعات کامل در این حوزه، در قدم دوم اهداف خود را تعیین و سپس شروع به معامله کند؛ وقتی علت انجام معاملات روشن باشد، افراد میتوانند استراتژی بهتری برای کسب سود تدوین کنند.
اهداف کوتاه مدت
این اهداف برای کسب مقداری سود در مدتزمانی کوتاه تعیین میشوند و معاملهگر با دیدگاه بازدهی سریع و تغییر زودهنگام ارزش بازاری، با توجه به تحلیلی که داشته اقدام به خرید و فروش سهام میکند. در این شرایط او قصد دارد در مدت زمانی بین «یک الی چند ماه» با توجه به رشد سهام، به اصطلاح در آن سهم بماند و پس از رسیدن به نتیجه مد نظر، معامله دیگری را آغاز کند. در این روش، اغلب سهام شرکتهای قدیمیتر و پرنوسان معامله میشود.
در این وضعیت، او ناچار به تعیین حد سود و ضرری کوچک خواهد بود، زیرا احتمال اینکه یک سهم طی زمان کوتاهی، رشد یا افت قیمت غیر متعارفی داشته باشد نسبت به بازههای زمانی بلندتر کمتر است. با این حال در صورتی که سهم به دلایل خارج از پیشبینی سرمایهگذار دچار افت و خیزهای بزرگی شود، ممکن است مجبور به فروش آن سهم شود و گاه زودتر از زمان پیش بینی شده تصمیم به شناسایی سود گرفته و یا مجبور به پذیرش زیان در آن معامله شود، در این شرایط سرمایهگذار ممکن است از رشدهای بزرگتر، که در روند بلند مدت سهم رخ میدهد، غافل بماند. بنابراین در هدفگذاری، استفاده از این شیوه چندان پیشنهاد نمیشود؛ به ویژه در بورس ایران که علاوه بر عرضه و تقاضا شرایط مختلفی بر تغییرات قیمت سهام تاثیرگذار است.
استفاده از این نوع هدف گذاری میتواند اغلب با شکست روبهرو شود. اگر اهداف کوتاهمدت دارید، میتوانید جایگزینهای بهتری از جمله صندوقهای درآمد ثابت یا سرمایهگذاری در بانکها را در اولویت قرار دهید.
اهداف میان مدت
به اهدافی که به صورت میانگین حدود «۱۰ ماه الی ۲ سال» را در بر میگیرند، اهداف میانمدت گفته میشود. این اهداف هم روی رشد قیمت سهام تمرکز دارند و هم سود واریزی از سوی شرکتها؛ اما عمده دلیل آن مربوط به تغییر ارزش مورد معامله سهام است. در این شرایط معاملهگر با تعیین میانگین یک سال و قرار دادن حد سود و ضرری معقول، پس از بررسی و تحلیل سهم، اقدام به خرید تعدادی از آن نماد میکند و سپس منتظر نزدیک شدن ارزش سهام به حد سود میشود تا با فروش آن به هدف مورد نظر خود برسد.
این وضعیت نه یک هدفگذاری خوب است و نه به عنوان یک روش هدفگذاری بد شناخته میشود؛ بلکه یک روش وابسته به نسبیت است. این یعنی در صورتی که تحلیلهای شخص نسبت به رشد سهام دقیق باشد و شرایط طبق میل او طی شوند، احتمال سودآوری وی مثبت است و در صورتی که نقصی در تحلیل وجود داشته باشد یا اوضاع طبق مراد پیش نرود، ممکن است دچار زیان شود. با وجود این، هدفگذاری میانمدت نسبت به هدفگذاری کوتاهمدت بهتر است و میتوان بیشتر روی آن حساب کرد.
اگر قصد سرمایهگذاری با این نوع هدفگذاری را دارید، میتوانید سهام چند شرکت بزرگ و توسعهیافته در زمینه صنعت را بررسی و سپس اقدام به سرمایهگذاری کنید. در این صورت هم میتوانید روی سود واریزی حساب کنید و هم با توجه به رشد تقاضا، از افزایش ارزش سهامتان سود کسب کنید.
اهداف بلند مدت
این نوع هدفگذاری به ویژه در بازار سرمایه، مختص به معاملهگرانی با توقع سود بالا است و روحیهای صبور میطلبد، هر چند در نهایت هر شخص مزد صبر خود را خواهد گرفت.
به اهدافی با میانیگن «۳ الی ۶» سال بلندمدت گفته میشود. معاملهگرانی که با این اهداف وارد بورس میشوند، پس از بررسی چند شرکت «در حال توسعه»، که در ادامه دلیل این انتخاب را میگوییم، سرمایهای که فعلا نیازی به آن ندارند را در سهام سرمایهگذاری میکنند. بیشتر سرمایهگذاران با دید بلندمدت معمولا حد سود و ضرر بزرگی در نظر میگیرند و بیشتر روی تحلیل تمرکز دارند.
این نوع هدفگذاری نیز هم روی سود واریزی و هم ارزش قابل رشد هر سهم تمرکز دارد. اکثر شرکتهایی که میتوانید با دید بلندمدت به خرید سهامشان بپردازید شرکتهایی هستند که پتانسیل رشد بالایی دارند و به تازگی در بورس جا افتادهاند.
این شرکتها شاید در چند ماه یا یک سال نتوانند، میزان رشد قابل توجهی از خود نشان دهند اما به مرور و در بلندمدت ذاتا توانایی رشد بالایی دارند و میتوانند ارزش قابل توجهی را به خود اختصاص دهند.
چگونه اهداف یا دید بلندمدت در بورس سود تصاعدی در پی خواهد داشت؟
اگر نگاهی به فرایند بازارهای سرمایهگذاری داشته باشیم، متوجه خواهیم شد اکثر این بسترها با بورس ارتباط دارند. حتی سوددهی بسیاری از بانکها با توجه به سرمایهگذاریشان در بورس تعیین میشود. با این اوصاف، انتخاب این بستر اساسا بهترین تصمیم خواهد بود؛ اما نکتهای که لازم است بدان توجه داشت این است که ورود به این عرصه با اهداف کوچک اصلا بهصرفه نیست. بهتر است با چشماندازی طولانی در این مسیر قدم بگذارید تا نسبت به سرمایهگذاری در بانک یا سایر بازارها سود بیشتری به دست آورید. چگونه این اتفاق میافتد؟
اجازه دهید این فرایند را در سه مرحله توضیح دهیم:
مرحله اول:
در قدم اول یک دسته از بین دو دسته از شرکتهای زیر را انتخاب کنید:
- شرکتهای درحال توسعه که نیازهای اساسی افراد را تامین یا نیاز تامینکنندهها را رفع میکنند.
- شرکتهایی که در حال ارائه محصولاتی هستند که در آینده تقاضای بالایی خواهند داشت، برای مثال شرکتهای فعال در حوزههایی مثل «سختافزار یا نرمافزار»
با این کار، فهرستی آیندهنگرانه تهیه خواهید کرد که بیانگر بازدهی ارزش سهام در آینده خواهد بود.
مرحله دوم:
در قدم دوم با بررسی وضعیت کلی شرکتهایی که انتخاب کردهاید، بهترین گزینهها را مشخص کنید. در این بررسی مواردی مانند سوابق شرکتها و نوع تغییر ارزش آنها در نمودار بررسی میشود و با استفاده از روشهای تحلیل، میتوانید یک استراتژی اصولی بر اساس تعدادی از آن شرکتها ایجاد کنید.
مرحله سوم:
در قدم آخر با خرید چندین سهام از چند شرکت، میتوانید با صبر و انگیزه، خود را برای کسب سودهای بیشتر در آینده آماده کنید.
با توجه به فرایند فوق، میتوان کارکرد معاملهگران موفق را در بورس اینگونه تشریح کرد: بازار بورس با توجه به ساختاری که بر آن اساس شکل گرفته است، نیازمند اهداف بلندمدت است و سود یا زیان معاملهگر ارتباط نزدیکی با انتخاب سهام دارد. حال سودده بودن یا زیانده بودن، یا میزان بازدهی سود و زیان هر شرکت نیز به عوامل بیشماری وابسته است که با توجه به ماهیتشان تعیین میشوند.
آیا میتوان با میزان سرمایه کم، برای سرمایهگذاری بلندمدت اقدام کرد؟
با توجه به نحوه فعالیت بازار بورس، در صورتی که قصد سرمایهگذاری با سرمایه کوچکی داشته باشید، میزان سودی که کسب خواهید کرد نیز به همان اندازه کوچک خواهد بود. در صورتی که قصد دارید با دید بلندمدت در این زمینه فعالیت کنید، دلیلی برای ورود با سرمایه کم وجود نخواهد داشت، زیرا سودی که به دست میآورید با توجه به گزینش خرید سهام میتواند به همان اندازه تضمینشده باشد که تحلیل دقیقی در آن خصوص داشتید.
چه زمانی دید میانمدت پیشنهاد میشود؟
شروع با اهداف میان مدت زمانی به کار خواهد آمد که توقع کسب سود کلان نداشته باشید و احتمال بدهید که در آینده به سرمایه مورد نظر خود نیاز پیدا خواهید کرد. در این شرایط میتوانید با استفاده از اهداف میانمدت مقدار سودی که بابت آن شکیبایی به خرج خواهید داد، به دست آورید.
چه نکتهای در سرمایهگذاری بلند مدت حائز اهمیت است؟
مهمترین نکته که نه تنها در سرمایهگذاری بلندمدت بلکه در تمامی چشم اندازها لازم است رعایت شود، ایجاد تنوع در انواع سهامی است که قصد خریدشان را دارید، زیرا همیشه شرایط مطابق میلتان پیش نخواهد رفت و ممکن است شرکتی که مد نظر داشتهاید، بازدهی مورد انتظارتان را نداشته باشد. در این وضعیت، میتوانید بازهم روی دیگر سهام موجود در دارایی خود حساب کنید.
کلام آخر
دید بلندمدت در بورس، اساس اصلی سرمایهگذاری است. چنانچه قصد کسب سود کلان در بورس دارید، لازم است با بخشی از سرمایه خود که نیازی به آن ندارید، با دید بلندمدت سرمایه گذاری کنید. سرمایه گذاری در بورس با دید کوتاه مدت و میان مدت علاوه بر اینکه بازدهی نسبتا پایینی برای شما میتواند داشته باشد، ریسک بالاتری نیز به شما تحمیل خواهد کرد. البته تحلیل درست و تنوع در سبد دارایی نیز میتواند در کسب سود و ریسک سرمایهگذاری تاثیرگذار باشد.
نظری ثبت نشده است