با حمله نظامی روسیه به اوکراین نگرانیها از جهت اثرگذاری این جنگ بر بازارهای مالی در حال افزایش است و تحلیلگران و معاملهگران این بازارها مشغول ارزیابی ابعاد شوک احتمالی این جریان هستند. در این مقاله با بررسی ابعاد این موضوع به تاثیر حمله روسیه به اوکراین بر بازارهای مالی و بازار سرمایه خواهیم پرداخت تا به نوعی چشم اندازی از روند احتمالی این بازارها در آینده داشته باشیم.
هدف روسیه از حمله به اوکراین چیست؟
روسیه با مساحتی بالغ بر ۱۷ میلیون کیلومتر یکی از بزرگترین کشورهای دنیاست و از بزرگترین صادرکنندگان انرژی محسوب میشود. این کشور معادن بسیاری دارد و در حوزه صادرات مواد غذایی نیز یکی از اولینهاست. اوکراین بزرگترین همسایه جنوب غربی روسیه است. این کشور از نظر تامین منابع نیز نقش کمرنگی ندارد و به دلیل زمینهای حاصلخیز وسیعش، یکی از بزرگترین صادرکنندگان غلات در جهان است و تقریبا ۲۹ درصد از گندم جهان در این کشور تولید میشود. این کشور که در گوشهای از تاریخ جزیی از روسیه بود، در سال ۱۹۹۱ میلادی و پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی مجدداً توانست استقلال خود به دست آورد. پس از استقلال و تا سال ۲۰۱۴ دولت مستقر در اوکراین روابط نزدیکی با روسیه و دولت پوتین داشت اما در فوریه سال ۲۰۱۴ و پس از انقلاب میدان استقلال کیِف و به دنبال تصرف و الحاق بخشی از خاک اوکراین (شبه جزیره کریمه) توسط روسیه، دولت جدید روابط نزدیکی با کشورهای غربی و اتحادیه اروپا برقرار کرد و به مرور به مشارکت و عضویت در پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) تمایل نشان داد. روسیه که گسترش نفوذ ناتو در کشورهای همسایه را تهدیدی امنیتی علیه خود میدید خواستار منع قانونی اوکراین از پیوستن به این ائتلاف نظامی شد.
اقدامات سالهای اخیر پوتین رئیس جمهور روسیه مبنی بر زیر سوال بردن ﻓرهنگ مستقل، ماهیت و استقلال اوکراین را میتوان به این علت دانست که حرکت کشورهای سابق عضو شوروی یا کشورهای ﻧزدیک به روسیه به سمت دموکراسی و آزادی موﺟﺐ احساس خطر کردن پوتین میشود. در واقع ﭘوتین رهبر یک ابرقدرت سابق است که هنوز با واقعیت تبدیل شدن به یک قدرت میانه کنار نیامده است و با حمله روسیه به اوکراین در رویای بازسازی قدرت و تاثیرگذاری شوروی است. دور شدن اوکراین از روسیه و حرکت آن به سمت برخی از ارزشهای لیبرال باعث شد که پوتین خود را بیش از پیش در معرض خطر از دست دادن سلطهی خود بر منطقه ببیند. از سوی دیگر در سالهای اخیر، تصمیمات و اقدامات برخی کشورهای اروپایی و خصوصا آلمان وابستگی آنها به روسیه برای تامین انرژی را بیش از پیش اﻓزایش داده است. در کنار این وقایع، همه گیری بیماری کروﻧا نیز روند حرکت جهانی به سمت اﻧرژیهای ﻧو را شدت بخشیده و روسیه را در موقعیتی قرار داده که حس میکند در اوج قدرت خود پیش از حضیض قرار دارد. مجموعهی این اتفاقات به نوعی سبب شد که نهایتا در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، روسیه حمله گستردهای را به اوکراین آغاز کند. این جنگ ظهور علنی تنشهای بین این دو کشور است که از سال ۲۰۱۴ آغاز شده بود. گفتنی است که این بزرگترین حمله نظامی متعارف به خاک اروپا از زمان پایان جنگ جهانی دوم است.
واکنش کشورهای غربی در مقابل حمله روسیه
با توجه به وابسته بودن تجارت بسیاری از کامودیتیها به روسیه و اوکراین اﺛرات این حمله بسیار با اهمیت است. میزان این اﺛر بستگی به کنش و واکنش ﻃرف غربی دارد. البته طرف غربی تا حد ممکن به دنبال دوری از تحمل هزینه برای تنبیه ساختارشکنی روسیه است و تاکنون از هر نوع تحریم در حوزه انرژی خودداری کرده است و در پی اقدامی تنها دو بانک روسی و شرکتهای تابع آن را تحریم کرد. معامله اوراق قرضه دولت روسیه و تعامل اقتصادی با برخی از شهروندان این کشور هم ممنوع شد.
گفتنی است که در کوتاهمدت هیچ کدام از تحریمها محاسبات پوتین را تغییر نمیدهد و تاثیر چندانی در بازدارندگی تنشهای موجود ندارد؛ اما در بلندمدت و با ادامه حرکت اروپا به سمت انرژیهای نو و قطع وابستگی به گاز روسیه، اقتصاد روسیه از تحولات اخیر آسیب با اهمیت و ماندگاری خواهد دید. چرا که در هم تنیدگی زنجیرههای تامین کاهش پیدا میکند و شکلگیری بلوکهای اقتصادی و سیاسی تشدید خواهد شد و در نهایت دوره کم تنش فعلی میتواند به شدت تضعیف شود.
تاثیر حمله روسیه به اوکراین بر بازارهای مالی ایران
در بررسی تاثیر حمله روسیه به اوکراین بر بازارهای مالی ایران میتوان گفت که وقوع درگیری در اوکراین با توجه به بهبود قیمت کاﻻهای پایهای چون نفت و محصولات وابسته، برای ﻓرصتهایی در کوتاهمدت برای شرکتهای ایرانی ایجاد میشود. اما به طور کلی وقوع شوک عرضه میتواند تورم فعلی را در جهان پایدار کند و اقتصاد کشورها را به سمت رکود تورمی سوق دهد. همچنین این اتفاق میتواند در میان مدت قیمت کامودیتیها را رشد دهد.
با فشار قیمتهای باﻻ دست احتماﻻ قیمت محصوﻻت ﭘایین دست کمتر رشد خواهد کرد و در کل، اسپرد تولید محصولات میان دست و حاشیه سود بسیاری از فعالیتهای تولید ﭘایین دست افت خواهد کرد. با توجه به ریالی شدن سقف قیمت گاز خوراک در ایران، این موضوع میتواند برای شرکتهای ایرانی فرصتی به حساب آید اما برای برخی از شرکتهای ﭘایین دست که از اسپرد محصولات جهانی تاثیر میپذیرند. به عنوان مثال تولیدکنندگان پلیﭘروپلین یا ﭘﺘروشیمیهای خوراک مایع میتوانند از این تحوﻻت تاثیر منفی بگیرند.
تولیدکنندگان فولاد، اوره و حوزه cis مستقیما در برخی بازارها رقیب شرکتهای ایرانی هستند و سختتر شدن تامین مواد از این ناحیه برای مشتریان میتواند اقبال به محصولات شرکتهای ایرانی را بهبود دهد. هم زمانی حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی با افزایش قیمتهای جهانی نهادههای دامی، دانههای روغنی و روغن خام احتمالا فشار به شرکتهای مصرفکننده این محصولات را بیشتر خواهد کرد و موجب کاهش سود این شرکتها خواهد بود.
سرریز این وقایع در ﺻورتی که ﺟریان تجارت را قطع نکند به ﻧﻔﻊ قیمت کامودیتیهای تولیدشده در کشورمان و موﺟﺐ بهبود تراز تجاری خواهد شد. اما اگر بخواهیم بدبینانه نگاه کنیم باید ریسک تامین مواد اولیه مانند گندم و دانههای روغنی و روغن خام که از روسیه و اوکراین برای ایران تامین میشود را هم در نظر داشته باشیم.
حمله روسیه به اوکراین باعث وجود ناامنی در منطقه میشود و این موضوع ممکن است در ابتدای امر تاثیرات منفی بر بورس ایران داشته باشد اما از سوی دیگر شاهد افزایش قیمت کامودیتیها به خصوص نفت، مس و روی هستیم. احتمالا ناامن شدن منطقه بر روی قیمت دلار نیز تاثیر میگذارد و آن را افزایش میدهد. این موضوع نیز میتواند به نوبه خود بر بورس تاثیرگذار باشد.
حمله روسیه به اوکراین چه تاثیری بر بازارهای مالی جهان دارد؟
با توجه به ﻧزدیک شدن انتخابات میان دورهای آمریکا، فاکتورهایی چون اﻓزایش قیمت کاﻻها و تثبیت و رشد بیشتر تورم میتواند چشم انداز تاریک فعلی حزب دموکرات را بیش از پیش تاریک کند. انفعال کنونی اروپا و آمریکا احتمالا به علت عقب نشینی افکار عمومی این کشورها و در سایه جنگهای فاجعه بار افغانستان و عراق باشد. در حقیقت بیش از نیمی از آمریکاییها مخالف موضعگیری جدی این کشور پیرامون اوکراین هستند.
در کشورهای غربی جریانهای راست پوپولیست و هویت طلب با تمایلات نژادپرستانه میتوانند با قبضه کردن قدرت، نظم نیمبند لیبرال کنونی را از درون تضعیف کنند. این تحولات محدودیتهای مهمی بر محاسبات و تصمیمگیریهای طرف غربی وارد آورده است و تصمیمگیریهای سختی را بر آنها تحمیل کرده است.
از سوی دیگر تحریم جدی روسیه و اختلال در جریان انرژی این کشور، موجب شوک سمت عرضه به اقتصاد دنیا میشود. افزایش قیمت انرژی در وضعیت کنونی به معنی یک موازنه بدتر برای کشورهای دنیا بین تورم و رشد اقتصادی است. این موضوع بانکهای مرکزی دنیا را با تصمیمگیری سختی پیرامون رکود یا تحمل سطح بالاتری از تورم رو به رو میکند.
در این موقعیت اگر طرف غربی روسیه را با تحریمهای جدی تنبیه کند، هزینههای اقتصادی آن بر مردم خودش تحمیل میشود و ممکن است موجبات قدرتگیری جریانهای راستگرا نیز فراهم آید. در نقطه مقابل اگر واکنش سطح پایین به وقایع اوکراین داشته باشد، چراغ سبزی به کشورها به منظور زیر پا گذاشتن فرمهای بینالمللی میدهد. در شرایط فعلی با عقبنشینی آمریکا از نقش بینالمللی خود دنیا با چالشهای بیشتر و جدیتری مواجه شده است و احتمالا باید در دهههای آتی تنشهای ژئوپلتیک بیشتری را شاهد باشیم.
جمع بندی
سخن آخر این که شاید اکنون روسیه با تکیه به قدرت نظامی خود و وابستگی کشورهای دیگر به منابعش بتواند به کشوری دیگر یورش برد اما در بلند مدت حمله روسیه به اوکراین و اشغال آن میتواند باتلاقی برای پوتین باشد. در بلند مدت و با حرکت کشورهای اروپایی به سمت تنوع هر چه بیشتر در تولید انرژیهای نو، تاثیرگذاری روسیه بر منابع و وابستگی کشورها به او کاهش مییابد و نهایتا موﺟﺐ از دست رﻓﺘن قدرت اﺛرگذاری روسیه میشود. ضمن این که حمله روسیه به اوکراین سبب تغییر افکار عمومی نسبت به روسیه میشود و افکار عمومی کشورهای شرق اروپا نیز بیش از گذشته از روسیه گریزان خواهد شد.
نظری ثبت نشده است