از مهمترین فاکتورهای یک سرمایهگذاری موفقیتآمیز مشخص بودن افقهای زمانی و پایبندی به آنها است؛ مخصوصا هنگامی که شخص تصمیم به فعالیت جدی و کاملا حرفهای در بازارهای مالی دارد و بخواهد اهداف تعیین شده خود را محقق و دارایی خود را به سرمایه مولد بدل کند.
در این هنگام کسب اطلاعات کافی و یادگیری نحوه ترسیم افقهای زمانی با توجه به اندازه اهداف، حداقل سرمایه، بسترها و روشهای فعالیت، اهمیت فراوانی خواهد داشت که ما در این مطلب مفصلا به این موضوع پرداختهایم و به سوال افق زمانی چیست و چه اهمیتی دارد؟ پاسخی جامع دادهایم. با ما همراه باشید.
افق زمانی در سرمایه گذاری
دلایل بیشماری سبب ورود اشخاص به حوزههای مالی و آغاز فعالیت در آنها میشود. دلایل بزرگ و کوچکی چون افزایش دارایی، خرید کالا، کسب سود برای تامین مخارج و دیگر نیازهایی که رفعشان ضروری است. برای دستیابی به این گونه اهداف مدت زمانی طی میشود که به آن افق زمانی گفته میشود.
بسیاری از اشخاص پیش از آغاز فعالیت، اهداف و نیازهای خود که تعدادی از آنها را در بالا گفتیم؛ در جدولی ترسیم و با توجه به آنها شروع به فعالیت میکنند تا در مدت زمانی مشخص، به آنها دست یابند. گاهی ابهام در تعیین مدت زمان اهداف و چگونگی دستیابی به آنها موجب بروز اشتباه میشود و تحققشان را با تاخیر روبهرو میکنند.
آنچه در این شرایط باید بررسی و به کار گرفته شود دانشی صحیح و حسابشده برای یادگیری و ترسیم افقهای زمانی است. دانشی که بر پایه زمانهای مرتبط با اهداف، بودجهی در دسترس، اندازه آن و بسترهای سرمایهگذاری بنا شده است. برای کشف و بررسی این دانش در ادامه مباحثی مرور خواهند شد.
دستهبندی افقهای زمانی
چشمانداز، هدف یا افق زمانی در حقیقت به خواستهها اشاره دارد. خواستهها به ابعاد و جنبههای مختلفی تقسیمبندی میشوند که «اندازه» مهمترینشان است. آنچه مشخص میکند تا چه مقدار زمان، انرژی و به طور کلی منابع شخصی برای تحقق خواستهای صرف شود اندازه هدفی است که مد نظر فرد قرار دارد. با توجه به این تعریف میتوان افقهای زمانی دسترسی به اهداف را در سه بازه زمانی (بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت) جای داد و سپس آنها را با توجه به اندازه هدف معرفی کرد. حال شرح این سه بازه چه هستند؟
افق زمانی کوتاه مدت (کمتر از یک سال)
به وضوح قابل درک است که خواستههای سرمایهگذاران برای کسب سود با یکدیگر متفاوت است. این امکان وجود دارد آنچه که یک جوان از سرمایهگذاری خود انتظار دارد با انتظارات یک شخص میانسال متفاوت باشد و این تفاوتها عامل تغییر اندازه اهداف و زمان تحققشان شود.
همچنین قابل تامل است که میزان سرمایه مورد نظر نیز در تعیین بزرگی و کوچکی اهداف تاثیر به سزایی دارد. سود تخصیص یافته به سرمایهای بزرگ در مقابل سود سرمایهای کوچک در یک بازه زمانی مساوی کاملا متفاوت است که توجه به این موضوع نیز امری اجتناب ناپذیر است. با این حساب متعارفاً اهداف کوچک را میتوان با میزان سرمایهای معقول و در افق زمانی کوتاهتری به دست آورد. مواردی چون مخارج عادی زندگی و تحصیل.
گفتنی است عموما افرادی که با افقهای کوتاه و سرمایهای عادی دست به سرمایهگذاری میزنند و در آن موفق میشوند به جای استفاده از شیوههای مستقیم، از مزایای فعالیت غیرمستقیم بهره میبرند. به هنگام فعالیت به واسطه تلاشها و دانش شخصی (مستقیم) زمان و انرژی بیشتری صرف میشود و در پایان نیز آنچه محقق میشود در مقایسه با منابع مصرف شده در توازن نیست. از این رو سرمایهگذارانی که با افقهای زمانی کوتاه فعالیت خود را آغاز میکنند میتوانند با انتخاب روش غیر مستقیم خیال خود را از صرف زمان آسوده کنند و سپس در انتظار تحقق اهداف خود بنشینند. در جدول زیر توضیحاتی از افق زمانی کوتاه برای دستیابی به اهداف مختلف آمده است.
حال برای درک بهتر مثالی میزنیم. فرض کنید یک شخص برای افزایش کیفیت تحصیل یا مهمتر از آن ارتقای کیفیت سبک زندگی، به درآمد بیشتری نسبت به سپردهگذاری بانکی نیاز داشته باشد اما امکان صرف وقت جهت کسب دانش سرمایهگذاری، تحلیل بازار و مدیریت سبد سرمایهگذاری خود را نداشته باشد. در اینگونه شرایط با گزینش یک صندوق سرمایهگذاری قابل معامله در بورس و متناسب با حداقل دارایی و میزان ریسکپذیری خود، موفق به تحقق خواستهاش خواهد شد که به این شیوه، سرمایهگذاری غیر مستقیم با افق زمانی کوتاه مدت گفته میشود.
بنابراین میتوان دستیابی به اهداف کوچک و نسبتا متوسط با سرمایه کم را در افقهای زمانی کوتاه مدت قرار داد.
افق زمانی میانمدت (بیشتر از یک و کمتر از سه سال)
هنگامی که اهداف مد نظر اندازه بیشتری بیابند و به اصطلاح مقداری بزرگتر شوند اما سرمایه اولیه در همان اندازه عادی باشد مطمئنا به اختیار درآوردنشان زمان نسبتا بیشتری میخواهد. خواستههایی مانند پسانداز قابل اطمینان، خرید اتومبیلی مناسب، هزینه راهاندازی کسب و کاری کوچک و… . این اهداف با افزایش سرمایه اولیه به افقهای زمانی کوتاهتر دستهبندی میشوند اما در غیر این صورت و با نبود سرمایه زیاد، در افقهای زمانی میان مدت جای خواهند گرفت تا پس از گزینش بستری قابل اطمینان برای سرمایهگذاری و به مرور زمان تحقق پیدا کنند.
گفتنی است که لزوما افقهای زمانی میانمدت به زمانهای سررسید کسب سود اشاره نمیکنند و ممکن است در بسیاری از بسترهای سرمایهگذاری روند تحقق اهداف به طور انباشته و ثابت صورت پذیرد.
کلیاتی از سرمایهگذاری با افقهای میانمدت در جدول زیر آورده شده است:
بدون شک سرمایهگذاری میان مدت با اهداف کوچک، نامعقول و از حدود منطق خارج است اما اهداف متوسط و بزرگ را میتوان عموما در حوزه افقهای زمانی میانمدت جای داد.
افق زمانی بلند مدت (بیشتر از سه سال)
در صورتی که از جنبه حرفهای به سرمایهگذاری نگاه شود میتوان به وضوح افقهای زمانی بلندمدت و اهداف بزرگ و سودهای کلان را در آن مشاهده کرد. اهدافی مانند تامین هزینههای خرید یا ساخت ملک، جمعآوری پساندازی قابل توجه، راهاندازی کسب و کاری بزرگ و… که تحقق آنها نیازمند تبدیل دارایی به سرمایهای مولد است.
این کار به واسطه رفتاری حرفهای و استفاده از مؤلفههای اصلی سرمایهگذاری (به ویژه در سرمایهگذاری مستقیم) انجام میشود. گفتنی است که فعالیت به شیوه غیر مستقیم نیز نیازمند کسب اطلاعات اولیه مورد نیاز و درک کامل شرایط شخصی است. شرایطی چون ریسکپذیری و انتظارات فعلی نسبت به کسب سود.
برای بررسی افقهای زمانی بلندمدت به جدول زیر توجه کنید:
کلام آخر
مواردی که در این مقاله به آن پرداخته شد شناخت و اهمیت افق زمانی در سرمایه گذاری و چگونگی تعیین آن با توجه به شرایط شخصی بود. چرا که وضعیت و استراتژی معاملاتی اشخاص با یکدیگر متفاوت است همچنین امکان دارد با وضعیت اقتصادی یا شرایط کلی جامعه همسو نباشد، از این رو لازم است تحلیل و بررسیهای لازم توسط خود شخص صورت گرفته و سپس تصمیمی عاقلانه اتخاذ شود. بنابراین به مواردی که در این مقاله به آن پرداخته شد تنها از جنبه اطلاعاتی نگاه کنید و به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشید.
نظری ثبت نشده است