در سرمایهگذاری موفق عوامل رفتاری نقش مهمی را ایفا میکنند؛ به ویژه در بازار بورس که رفتارهای روانشناختی اغلب بر نتایج و بازده بازار تاثیرگذارند. آمارها نشان داده تنها ۲۸ درصد از افراد در بازارهای مالی توانایی غلبه بر احساسات و هیجانات رفتاری خود را دارند و مابقی رفتاری کاملا احساسی از خود بروز میدهند که معمولا منجر به اتفاقات بد مالی میشود. به منظور یادگیری رفتار عاقلانه مالی، در این مطلب به این موضوع میپردازیم که آیا رفتار سرمایهگذاران در بازار سرمایه همیشه عاقلانه است؟ چگونه با شناخت تلههای روانشناسی سرمایهگذاری میتوان سدی مقابل ضررهای احتمالی ایجاد کرد؟
مالی رفتاری چیست؟
برای دانستن این موضوع که افراد مختلف در بازارهای مالی چه رفتار و واکنشی از خود نشان میدهند؛ در ابتدا باید تعریفی از امور رفتاری مالی داشته باشیم. امور رفتاری مالی در چهار حوزه پسانداز، هزینه، وام و سرمایهگذاری معرفی میشوند. از آن جایی که افراد از نظر عادات متفاوت هستند و رفتارهایشان تحت تاثیر عوامل زیادی مانند مشاوره خانواده، دانش مالی، گروههای همسالان، تبلیغات، اقتصاد و… قرار میگیرد، میتوان گفت که امور مالی رفتاری، زیرمجموعه اقتصاد رفتاری قرار دارد و به درک این مسئله کمک میکند که چرا مردم بعضی از انتخابهای مالی را انجام میدهند و چگونه این انتخابها میتوانند بر بازارها تأثیر بگذارند.
به طور کلی رفتار سرمایهگذار در تصمیمگیریهای عاقلانه مالی بر چهار اصل استوار است:
- اعتبار سنجی اطلاعات دریافتی
- قدرت تحلیل دادها
- ستادههای مالی
- شناخت انحرافهای تصمیمگیری یا تله روانشناسی سرمایهگذاری
این موارد همگی در کنار هم سبب ترمینولوژی رفتار سرمایهگذاری میشود.
تلههای روانشناسی سرمایهگذاری در بورس کدامند؟
از هر فردی بپرسید که عاقلانهترین تصمیمگیری در سرمایهگذاری کدام است؟ خواهد گفت که عقلانیترین تصمیمگیری در سرمایهگذاری آن است که منجر به سود بیشتر و هزینه کمتر شود اما کمتر کسی میداند که در این میان مجموعهای شناخته شده از تلههای مربوط به روانشناسی سرمایهگذاری وجود دارد که سرمایهگذار را تشویق میکند تا منطق خود را کنار بگذارد و در این تلهها گرفتار شود. این تلهها میتواند ویژگی شخصیتی سرمایهگذار باشد. حتی تاثیرات جغرافیایی و آب و هوایی نیز سبب تغییر در احساسات و رفتار و تصمیمگیری سرمایهگذار میشوند و تغییرات زیادی را ایجاد میکنند؛ آن هم درست زمانی که او قصد دارد تصمیمی عاقلانه برای پول خود بگیرد. در ادامه بعضی از این تلهها را بیان میکنیم:
۱/ تله لنگر سوگیری
تله لنگر سوگیری مربوط به زمانی است که سرمایهگذار برای تصمیمهای آینده خود بیش از اندازه به اتفاق و رویدادیهای گذشته اتکا کند و بیش از حد روی موضوعی که در گذشته رخ داده تعصب داشته و به اصطلاح در آن نقطه مورد نظر لنگر انداخته باشد. این تاکید و تعصب میتواند مشکلات زیادی را برای سرمایهگذاران به وجود آورد.
به عنوان مثال زمانی که در گذشته، بازدهی مطلوب یک سهم را تجربه کرده باشید و تصور کنید که آینده آن سهم نیز همانگونه خواهد بود، شما در تله لنگر انداختن گرفتار شدهاید. به خاطر داشته باشید که انعطافپذیری در بازارهای مالی یکی از الزامات موفقیت است. پس زمانی که در تصمیمات دچار تردید شدید حتما به دنبال راه حل و توصیه افراد حرفهای باشید.
۲/ تله حرکت جمعی یا ذهنیت گلهای
برخی از مردم بر این باورند که قدرت با جمعیت است؛ اما این باور اشتباه است چرا که ذهنیت حرکت جمعی در بین سرمایهگذاران دلیل اصلی ایجاد حباب در بازارهای مالی است. عموما سرمایهگذاران تصمیمهایشان را بر اساس موفقیت گذشته خود و دیگران میگیرند. زمانی که سهم در حال ریزش است سریع آن را میفروشند و زمانی که خبر رشد آن میآید فورا اقدام به خرید میکنند. بهترین کار این است که همواره قبل از هر اقدامی تصمیم مالی، تحلیلی و تحقیقی خود را گرفته و به استراتژی شخصی خود پایبند باشید. اکثر دنبالهرویها با احتمال ضرر همراه است.
۳/ تله ضرر گریزی
ضرر گریزی زمانی رخ میدهد که افراد به خاطر ترس از ضرر، دست به حرکتی نادرست میزنند. به طور مثال مواقعی که در زمان ریزش، پول خود را از بازار خارج میکنید، در تله ضرر گریزی گیر افتادهاید یا زمانی که مدت زیادی را سپری میکنید تا از زیان جلوگیری کنند. مثلا بعد از یک اصلاح بازار، سرمایهگذاران تصمیم بگیرند که دارایی خود را به شکل وجه نقد مدتی طولانی نگهداری کنند. معمولا احساس رنج و عذاب زیان، دو برابر احساس خشنودی به دست آوردن سود است. برای این که دچار این رنج نشوید بهتر است در سرمایهگذاری خود از مشورت مشاوران و خبرگان مالی بهره ببرید.
۴/ تله فرا اعتمادی یا توهم کنترل
تله فرا اعتمادی زمانی شکل میگیرد که سرمایهگذار دچار اعتماد به نفس بیش از حد یا خودشیفتگی است. در این حالت شخص دانش خود را بیشتر از بقیه مشاوران مالی میداند. این حالت در افراد بسیاری دیده میشود؛ مخصوصا افرادی که تحصیلکرده هستند و اطلاعات مالی خوبی دارند. بهتر است بدانیم که بازار سرمایه به هیچ وجه ساده نیست و پیچیدگیها و اجزاء زیادی دارد که اشراف به هر کدام به دانش فراوان و سالها تجربه نیاز دارد. تله اعتماد به نفس، بسیاری از این گروه را با طعم ضرر آشنا کرده است و تنها زمانی که مبالغ انبوهی را در بازار از دست دادهاند متوجه گرفتار شدن خود در این تله شدهاند. پس بهتر است بیش از حد به دانستههای خود مغرور نشویم و گاهی به توصیه دیگران نیز توجه کنیم.
۵/ تله تعصب تایید
هنگامی که سرمایهگذار به دنبال اطلاعاتی میگردد تا به وسیله آن اطلاعات نظرات خود را تایید کند در تله تعصب گرفتار شده است. در این حالت فرد هم به دنبال اطلاعاتی است که تاییدی بر حرفهایش باشد و هم نظرات مخالفش را رد کند. برای رسیدن به این منظور میکوشد هر اطلاعاتی که بر علیه نظر اوست فیلتر کند و چون به شدت به دنبال تایید شدن است در این راه به اشتباه به تور افرادی میخورد که به او توصیههای غلط میدهند و درست مشابه خودش رفتار میکنند.
به عنوان مثال هنگامی که یک سرمایهگذار، در نگهداری سهمی که نزولی است اصرار میورزد و اگر دلیلش را بپرسید نظرات دیگران را بیان میکند در واقع این شخص به طور ناخواسته تعصب بر نظرات دیگران دارد. معمولا این دسته از سرمایهگذاران دلایل یکدیگر را برای نگهداری یک سرمایهگذاری تایید میکنند و در نهایت هر دو سرمایهگذار با ضرر مواجه میشوند. بهتر است سرمایهگذاران به دور از تعصب، به دنبال نظرات و چشماندازهای جدید درباره سهام خود باشند تا درگیر تله تعصب تایید نشوند.
بیشتر بخوانید: سرمایه گذاری پر سود
مدل رفتاری عاقلانه برای تصمیمگیری در سرمایهگذاری بورس
با وجودی که ذهن انسان بسیار پیچیده است و عوامل درونی و بیرونی زیادی میتوانند بر تصمیمگیریهای ذهن تاثیر بگذارند، روشهایی برای غلبه بر تمایلات منفی رفتاری در رابطه با سرمایهگذاری وجود دارد که با به کارگیری آنها میتوانید عاقلانهتر تصمیمگیری کنید. به عنوان مثال خودتان را به جای نتیجه به فرآیند نزدیک کنید یا سعی کنید افراد را تشویق کنید تا به جای نتایج احتمالی به روند کار فکر کنند. زیرا تمرکز روی فرآیند، منجر به تصمیمگیری بهتر میشود. موضوع این است که دقیقا مواقعی که شما با آمادهسازی، برنامهریزی و اطمینان از انجام تعهد قبلی، سرمایهگذاری میکنید شاهد نتایج مثبتتری خواهید بود.
همه ما در تلههای روانشناسی گیر میافتیم و بهترین راه نجات از این تلهها، کسب اطلاعات جدید و تفکر واقعگرایانه و عاقلانه درباره چگونگی تاثیر سرمایهگذاری بر خودمان است. همچنین استفاده از توصیههای کارشناسان میتواند ما را از گرفتن تصمیمات متعصبانه دور کند.
توصیه دیگر برای رفتار مالی عاقلانه در بازار سرمایه این است که بدانیم تصمیمگیری فرآیند انتخاب بین گزینهها است. فرآیندی که میتواند محدود یا حتی نامحدود باشد و ماهیتی گزینشی دارند، پس تصمیمگیری به نوعی حل کردن یک مسئله است. برای حل مسئله همیشه باید به دنبال گزینه درست بود. با دانستن این نکته و این که تصمیمگیری دارای سبکهای متفاوتی است نتیجه میگیریم که تصمیمگیری نشات گرفته از مدلهای ذهنی و تفسیری افراد است و به همین دلیل است که هر فرد برای تصمیمی که میگیرد دلایل قابل قبول خودش را دارد و این دلایل عموما قابل درک هم هستند.
حال در تصمیمگیریهایی که ذاتا عقلایی هستند، افراد بهترین انتخابها را بین گزینهها خواهند داشت. البته دیدگاههای دیگری نیز وجود دارد که مرتبط با تجربیات شهودی است یا مرتبط با تصمیمگیریهای ابتکاری. برای بررسی این دیدگاهها لازم است در ابتدا ریشههای تصمیمگیری را بشناسیم که به طور خلاصه به ریشههای فرهنگی، اجتماعی، شخصی و روانشناختی تقسیم بندی میشوند.
کلام آخر
در بورس و بازار سرمایه علاوه بر مسائل مالی، ابعاد روانشناختی نیز تاثیرات مستقیم بر نوسانات بازار دارد. این موضوع که افراد مختلف در بازار سرمایه چه نوع رفتاری از خود نشان میدهند و آیا رفتار سرمایهگذاران در بازار سرمایه همیشه عاقلانه است یا خیر؟ بستگی به تصمیمات آنها دارد. آن چه که بیشترین نقش را در اخذ یک تصمیم عاقلانه در بازار سرمایه ایفا میکند، جستوجوی اطلاعات و کسب اطمینان از صحت و درستی آن اطلاعات است.
نظری ثبت نشده است