گزینههای مختلفی برای سرمایه گذاری در بورس وجود دارد. برای نمونه میتوان به بازار سرمایه/ اوراق بهادار اشاره کرد که به سهام و اوراق قرضه تقسیم میشود. اوراق قرضه انتخابی کمریسک است که ماهیت متفاوتی با سهام دارد و بستری به نام «بازار بدهی» را ایجاد کرده است. در این مطلب به معرفی کامل بازار بدهی و کاربردهای آن میپردازیم.
بازار بدهی چیست؟
برای پاسخ به این سوال، ابتدا لازم است آشنایی کاملی با بازارهای مالی داشته باشیم:
انواع بازار بدهی
با توجه به چارت فوق، میتوان سه دسته کلی به بازارهای موجود در خصوص معامله دارایی نسبت داد که عمدتا برای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار میگیرند:
۱- بازارهای مالی
بازار مالی به عنوان واژهای کلی به کار میرود و شامل تمامی زیرمجموعههایی میشود که در چارت فوق لیست شدهاند. گفتنی است که خود واژه «بازار مالی» به هیچگونه بستر خاصی اشاره نمیکند و برای شناخت کلی زیر مجموعهها مورد استفاده قرار میگیرد.
۲- بازار کالا
مجموعه کالاهایی که برای سرمایه گذاری توسط اشخاص گزینش میشوند را بازار کالا مینامند؛ مواردی مانند طلا، سکه، مسکن و دیگر کالاهایی که احتمال افزایش قیمتشان به دلایلی چون تحریمها، تورم، تقاضا، نرخ بهره و… در آینده بیشتر است. این نوع از بازار با توجه به وضعیتهای ذکرشده، در بعضی از کشورهای با ثبات از نظر اقتصادی، به عنوان بستر سرمایه گذاری شناخته نمیشوند و فقط بازاری برای تامین کالای مصرفی اشخاص هستند.
۳- بازار پول
این بازار با ارائه دادن یک دارایی بالقوه مثل اسناد حواله، سفته، وام و… به سرمایهگذاران، باعث به وجود آمدن بستری به نام بازار پول شده است. داراییهای ذکرشده عموما دارای نقدشوندگی کوتاهمدت هستند و متعارفا در زمان سررسید به اسکناس تبدیل میشوند. از دلایل به وجود آمدن این بازار، میتوان به نیاز دارندگان فعلی اسناد به اصل مبلغ قبل از سر رسید اشاره کرد. با فروش این داراییها با مبلغی کمتر از ارزش بالقوه، مالکان میتوانند نیازهای خود را رفع کنند. در مقابل، خریداران که به عنوان سرمایهگذاران این بستر شناخته میشوند، در مدت سررسید مبلغ اصلی، سند را دریافت میکنند و پس از کسر قیمت خرید، مازاد آن را به عنوان سود معامله در نظر میگیرند.
۴- بازار سرمایه
بازار سرمایه که به عنوان بازار اوراق بهادار نیز شناخته میشود، شامل دو منبع اصلی برای سرمایه گذاری میشود: اوراق مالکیت و اوراق قرضه. البته اوراق مشارکت نیز در این بازار وجود دارد.بازار سرمایه نسبت به دیگر بسترها، محبوبیت بیشتری دارد و اغلب معاملات مرتبط به سرمایه گذاری در این بازار شکل میگیرند که در ادامه به معرفی و دلایل محبوبیت آن خواهیم پرداخت.
بیشتر بخوانید: اوراق اختیار فروش تبعی
۵- اوراق مالکیت
اوراق مالکیت به تملک سهام شرکتها و فعالیت در بازاری به نام بورس اشاره میکنند. سرمایهگذاران به عنوان متقاضیان مالکیت در شرکتهای فعال در بورس، برای کسب سود اقدام به خرید سهام یا اوراق مالکیت شرکتهای مختلف میکنند و در قبال این خرید، در سود و احتمالا زیان شرکت شریک میشوند. اوراق مالکیت طی سالهای اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از جمله دلایل این اقبال عمومی، میتوان به تحریک تقاضای عموم توسط دولت اشاره کرد. دولت عنوان میکرد که با ورود سرمایه در شرکتها، تولید رونق میگیرد، نقدینگی موجود در جامعه و تورم کمتر میشود و مردم نیز به سود معینی دست مییابند اما این هدف به دلایلی محقق نشد.
۶- اوراق قرضه
به مجموعه اسناد/ اوراقی که نهادهای دولتی یا خصوصی برای دریافت سرمایهای بیرونی به سرمایهگذاران ارائه میدهند تا به تامین کسری بودجه خود بپردازند، اوراق قرضه گفته میشود. برای درک بهتر مکانیزم یا کاربرد اوراق قرضه، اجازه دهید به ذکر یک مثال بپردازیم: فرض میکنیم شرکتی با توجه به برنامه سال جدید خود، قصد دارد شعبه جدیدی راهاندازی کند. این شرکت با اختصاص بودجه توسعه به این هدف، پروژه خود را آغاز و ۵۰% از فرایند را طی میکند.
در ادامه مسیر، به دلایلی مثل تورم، نرخ کالا و مصالح بیشتر میشود و شرکت مجبور است پول بیشتری بابت خرید پرداخت کند. دارایی خالص شرکت نیز جوابگوی ادامه راه نخواهد بود. در چنین وضعیتی به جای دریافت وام با بهره بالا، اقدام به فروش اوراق قرضه به سرمایهگذاران «حقیقی و حقوقی» میکند تا با دریافت سرمایه، پروژه خود را تکمیل کند و سپس پول سرمایهگذاران را با بازخرید اوراق پس دهد. این اوراق باعث به وجود آمدن بستری به نام بازار بدهی شدهاند که زیر مجموعهای از بازار سرمایه محسوب میشود، حال اوراق قرضه شامل چه ویژگیهایی میشوند؟
عنصر زمان در اوراق قرضه
اوراق قرضه از نظر زمانبندی شامل دو تاریخ مجزا هستند که در ادامه معرفیشان خواهیم کرد:
۱- پرداخت سود
این تاریخ با توجه به مدت زمان مورد نظر «کوتاه، میان و بلندمدت» به سرمایهگذار میگوید تا چه زمانی توانایی دریافت سود اوراق خود را دارد. این تاریخ اغلب به عنوان «تاریخ کوپن» نیز شناخته میشود. علاوه بر این، به خریدار میگوید طی چند بازه زمانی، توانایی دریافت سود خود را دارد. برای مثال: دریافت سود هر ۳ ماه تا ۱ سال.
۲- سر رسید
این تاریخ نیز شامل سه بازه مختلف است که به سرمایهگذار اطلاعاتی را درباره زمان باز پسگیری پول میدهد. عامل تعیینکننده در کوتاهمدت یا بلندمدت بودن سررسید اوراق قرضه، رابطه مستقیمی به اهداف نهاد صادرکننده اوراق با افراد دارد. برای درک بهتر این مورد اجازه دهید از مثال قبل کمک بگیریم. اگر یادتان باشد شرکت مذکور در وضعیت ۵۰% از تکمیل پروژه خود بود که با کسری بودجه مواجه شد، در چنین شرایطی، شرکت با تحلیل زمان طی شده مثلاً یک سال و سپس درصد باقی مانده ۵۰% تا بهرهبرداری از شعبه جدید را تخمین میزند و به عنوان مدت اوراق قرضه خود در نظر میگیرد، تا با ورود منابع مالی بیشتر از شعبه جدید، توانایی بازخرید اوراق خود را به دست آورد.
عنصر ارزش در اوراق قرضه
ارزش یا قیمت در اوراق قرضه به سه عامل مختلف اشاره میکند:
۱- ارزش عرضه
ارزش عرضه به معنای قیمت هر برگ از اوراق قرضه است، این قیمت هنگام صدور اوراق از خریداران دریافت میشود. عوامل تعیین کننده قیمت عرضه مربوط به میزان نیاز صادرکننده اوراق، به دارایی مورد نظر است و سپس قوانین به میان میآیند تا نرخ دقیقی برای فروش هر برگ تعیین شود.
۲- ارزش اسمی
این نرخ، مبلغی که صادرکننده اوراق قرضه، از خریداران بازخرید خواهد کرد را تعیین میکند. همچنین تعیینکننده درصد سود پرداختی نیز خواهد بود.
۳- سود
اوراق قرضه را اگر به عنوان وام در نظر بگیریم، سود به عنوان بهره به میان میآید و میزان رشد سرمایه خریداران را تعیین میکند.موارد نامبرده، بخشهای مختلف اوراق قرضه را تشکیل میدهند که در بازار بدهی کاربرد بالایی دارند و انتخاب سرمایهگذاران را با توجه به شرایطشان تعیین میکنند.
بازار بدهی چه کاربردی دارد؟
بازار بدهی بستری برای معاملات اوراق قرضه است. اشخاص مختلف حقیقی و حقوقی با خرید اوراق صادرشده از سوی نهادهای مختلف خصوصی و دولتی، در این بازار به سرمایه گذاری میپردازند.رابطه بین عرضهکننده و خریدار اوراق قرضه، یک رابطه مشترک برد-برد است که با توجه به شرایط طرفین، کاربردپذیری خود را افزایش میدهد. برای مثال سرمایهگذار ارزش دارایی خود را افزایش میدهد و از طرفی صادرکننده اوراق به اهداف خود طبق برنامه مورد نظر خود دست خواهد یافت. اما کارایی عمیقتری که در این زمینه میتوان یافت، تاثیر آن بر میزان عرضه پول است که به همین ترتیب عوامل دیگر نیز به همراه آن تغییر خواهند کرد. حال این تاثیر چگونه رخ میدهد؟
با افزایش خرید اوراق قرضه توسط اشخاص، حجم پول در بانکها کاهش مییابد (تبدیل به اوراق قرضه میشود) و متعاقبا ذخایر بانکی نیز دستخوش تغییر خواهند شد. در چنین حالتی بانکها توانایی ارائه وام را از دست میدهند. با توجه به این تعاریف میتوان تاثیر کاهش عرضه پول را در کاهش تورم مشاهده کرد که مبحثی وابسته به نسبیت «برقراری تعادل» است.
نظری ثبت نشده است