رویدادهای دیپلماسی، از عمده دلایلی هستند که باعث تاثیرپذیری بازارهای داخلی شده و روندشان را تعیین میکنند، یکی از بازارهایی که از این قاعده مستثنی نیست؛ بورس نام دارد که طیِ اتفاقاتِ چند سالهی برجام تغییرات زیادی را تجربه کرده است. برجام اما از سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ یکی از عوامل مهمی بوده است که گاه در خط صحیح خود حرکت کرده و گاهی نیز به دلایل مختلفی از این قاعده خارج شده است. حال با توجه به اهمیت برجام و قضایایی که در اردیبهشت سال ۱۴۰۰ در رابطه با از سرگیریِ آن اتفاق افتاده است؛ در این مقاله به سناریوهای اجرایی آن خواهیم پرداخت و تاثیرات آن را در بورس، در صورت اجرا شدن تحلیل خواهیم کرد.
مقدمهای بر برجام
برجام، کلمهای اختصار شده از؛ «برنامه جامع اقدام مشترک» است که بر اقدامات گروهی «توسط جمعی از کشورها» جهت ساختاردهی به برنامههای هستهای/ نظامی ایران اشاره میکند. اعضای این برنامه متشکل از کشورهای زیر میباشد که با اقدامات کشور ایران جهت تولید سلاحهای هستهای مخالفت میورزند:
برنامه جامع اقدام مشترک از سال ۱۳۹۲ شمسی توسط کشورهای مذکور با هدف کاهش تولید سلاحهای هستهای در جهان مورد تدوین قرار گرفت که شامل شروطی جهت قطع فعالیتهای هستهای ایران میشد، این برنامه با شروع دورِ ۲۰ ماههای از مذاکرات ادامه یافت که نهایتاً در سال ۹۴ شمسی با توافق طرفین، تصویب شده و مورد اجرا قرار گرفت. حال شرح این برنامه چه بود و با مورد اجرا قرار گرفتن آن چه اتفاقی افتاد؟
برجام با شرط؛ عدم اعمال تحریمهایی که بیشتر بر اقتصاد ایران تمرکز داشتند، خواستار قطع فعالیتهای هستهای ایران بود در چنین حالتی کشور ایران در وضعیت پیشین خود به فعالیت ادامه میداد، در مقابل با ارائه شروطی دیگر؛ درصورتی که فعالیتهای هستهای از سر گرفته میشد، تحریمها آغاز میشدند. اما این تحریمها چه بودند؟
با توجه به نمودار فوق، میتوان دریافت که تحریمهای ظالمانه فوق از گستردگی بالایی برخوردار بوده و تماماً بخشهای مهم و ضروری سرزمینمان را مورد هدف قرار دادهاند که کارکردشان در یک کشور بدون شک الزامی است. حال مطابق با دستهبندی، لیست تحریم ها از دو بخش عمومی و خاص تشکیل شده است و هر بخشِ زیر مجموعه نیز به موارد بیشماری اشاره میکند.
اجرای این تحریمها، با توافقاتی که در ۱۳۹۴ به عنوان برجام صورت گرفت، مورد اجرا قرار نگرفت و ایران تا پایان ریاست جمهوری اوباما، حدود ۲٫۵ سال با مدیریت دکتر حسن روحانی به فعالیت عادی خود ادامه داد. اوایل سال ۱۳۹۷ شمسی اما، پس از روی کار آمدن دولت ترامپ در آمریکا، شرایط با تغییرات مهمی روبهرو شد؛ یکی از مهمترین تصمیمات/ اشتباهاتی که رئیس جمهوریِ وقت آمریکا اتخاذ نمود خروج از برجام نام داشت که به معنای فعال شدن تحریمها جهت اعمال بر جمهوری اسلامی ایران بود. رئیس جمهوری ایران در پاسخ به این تصمیم؛ روندی را در قالب حذف محدودیتهای برجام، به صورت ۵ مرحلهای آغاز کرد و نهایتاً تا پایان سال ۱۳۹۸ تمامی محدودیتهای برجام را لغو نمود تا کشورهای عضو برجام دوباره به تعهدات خود عمل نموده و شرایط به قبل خود بازگردد. اما به دلایلی از جمله؛ اصرار ترامپ به قرارگیری ایران در همان شرایط این اتفاق به وقوع نپیوست.
چنین روندی تا پایان سال ۱۳۹۹ و اتمام ماموریت ۴ ساله ترامپ در آمریکا ادامه داشت تا زمانی که رئیس جمهوری جدید آمریکا مصادف با آغاز سال ۱۴۰۰ در ایران، رسماً روی کار آمد.
ورود بایدن در پست رئیس جمهوری و اعلام ایران در خصوص افزایش غنی سازی و اخراج ناظران باعث واکنشهای دو طرفهای از سوی آمریکا و ایران در خصوص از سرگیری برجام شد تا اینکه در اوایل اردیبهشت ۱۴۰۰ شمسی مقدمات مذاکرات برجامی استارت خورد.
اتفاقات فوق در قالب تعریفی کلی و اجمالی بیانگر ابتدا تا حالِ برجام هستند که در صورت عملی شدنِ مذاکراتِ بخش پایانی آن؛ انتظار میرود شرایط با تغییرات مهمی روبهرو شود، حال این تغییرات چگونه و بر اساس چه چشماندازی رخ خواهد داد؟
چشماندازهای دو طرف
مطابق با اطلاعات دریافت شده تا این مرحله از برجامِ ۱۴۰۰، میتوان دیدگاهی کلی از انتظارات هر دو طرف داشت که به موارد زیر خلاصه میشوند.
ایران
اگر به وضعیت کلی اقتصادِ حالِ حاضر ایران آشنایی داشته باشید، متوجه خواهید شد منابع ارزی کشورمان به دلیل افت صادرات و کسری تجاری با کاهش قابل توجهی روبهرو شده است که در اولین قدم لازم است چنین کسریای جبران گردد، از این رو؛ ایران دارای بیش از ۳۰ میلیارد دلار دارایی بلوکه شده است که در کشورهایی چون؛ عراق، ترکیه، چین و کره جنوبی نگهداری میشوند.
آزادسازی چنین مبالغی قابلیتهای متنوعی در اختیار ایران خواهد گذاشت که پس از معرفی چشماندازها بدانها خواهیم پرداخت. حال پس از آزادسازی چنین مبالغی که به دلیل تحریمها بلوکه شدهاند، اولویتهای بعدی ایران به احتمال بالا؛ رفع تحریمهای حملونقلی، بانکی و به همین ترتیب باقی تحریمها خواهد بود تا وضعیت خود را به حالت اولیه باز گرداند.
آمریکا
چشماندازهای دولت بایدن در این میان اما تماماً به تحریمهای عمومی معطوف بوده و گویا قصد رفع تحریمهای خصوصی را نخواهد داشت. با این تعریف شرح چنین انتظارات زیر قابل درک است:
بانکی
موارد موجود در تحریمهای بانکی در ابتدا به بانک مرکزی و مراودات آن با دیگر کشورها اشاره میکند که در خصوص آزادسازی مبالغ بلوکه شده نیز صدق خواهد کرد، پس از آن قابلیت دریافت ارز بابت صادرات نیز به میان آمده و مقدمات رشد مازاد تجاری نیز فراهم میگردد.
صادرات
تحریمهای صادراتیِ ایران به دو عامل نفت و گاز اشاره میکنند که در انحصار دولت بوده و باعث رشد منابع ارزی میگردند، رفع چنین تحریمهایی به احتمال بالایی به فروش بیش از ۲ میلیون بشکه نفت میانجامد.
حمل و نقل
درصورت رفع موانع بانکی و قابلیت صادرات کالا؛ بهبود حملونقل تنها عاملی است که به دو مورد فوق اجازه فعالیت میدهد. حملونقل به تمامی فعالیتهای دریایی، زمینی و هوایی اشاره میکند که توانایی جابهجایی کالا و ارز را از دیدگاه مرزی به کشورها میدهد. رفع این تحریم اجازه صادرات را به صنایع خصوصی نیز اعطا خواهد کرد.
حال به تاثیر سناریوهای برجامِ ۱۴۰۰ در کلیتِ بورس ایران بپردازیم:
فاز اول
با توجه به اولویت کشورمان در خصوص آزادسازی منابع ارزیِ بلوکه شده، میتوان این انتظار را داشت که در اولین گامِ اجرایی شدن برجام؛ شاهد اختصاص میزانی ارز به صنایع داخلی جهت تامین مواد اولیه باشیم. چنین تصمیمی موجب افزایش پتانسیل تولید و سپس مهیا شدن ظرفیتهای صادراتی خواهد شد که نهایتاً شاهد نوسانِ مثبت سهامِ شرکتهای تولیدی، به ویژه در صنایع صادرات محور خواهیم بود.
فاز دوم
پس از رفع موانع صادراتی، به احتمال بسیار بالایی صنایع داخلی رشد بیشتری نسبت به قبل را در صادرات تجربه خواهند کرد و چنین امری به دلیل ارتباط تنگاتنگ صنایع به هم؛ باعث رشد سهام دیگر شرکتها نیز میگردد که وضعیت شاخص کلی بورس را به طور مرتب سبز رنگ خواهد کرد.
چنین اتفاقی احتمال اقبال عمومی به بازار بورس را افزایش میدهد که در این شرایط عرضه پول کاهش یافته و تورم تعدیل خواهد یافت. در غیر این صورت، با مورد استقبال قرار گرفتن هر بازارِ دیگری احتمال افزایش قیمت در آن وجود دارد.
فاز سوم
با توجه به نظامِ اقتصادی ایران و طرز کارِ بانک مرکزی در حوزه سیاستگذاریِ بانکی، به احتمال بالایی رشد سهام بورسی تا حد معینی به تثبیت رسیده و از سرعت خود میکاهد تا وضعیت رشد هر صنعت به وضعیت طبیعی خود باز گردد. برای مثال: ممکن است قیمت ارز تا حد قابل توجهی کاهش یافته و اختصاص تسهیلات ارزی توسط دولت به صنایع با کاهش روبهرو شود یا نرخ بهره افزایش یابد که تماماً به وضعیت اقتصادی کشور بستگی خواهد داشت؛ چراکه در صورت استقبال مردم از ارز جهت سرمایهگذاری، قیمت آن را افزایش داده و شرایط دیگری بوجود خواهد آورد.
نتیجه گیری
در این مقاله سعی شد با بررسی کلیِ برجام و سپس تحلیلِ آن در صورت تحقق، اتفاقاتِ شرطیای که ممکن است به وقوع بپیوندد را به طور مرحلهای بررسی کرده و خدمتتان شرح دهیم. با این حال؛ تاثیر آن بر بورس بدون شک در دو فازِ ابتدایی مثبت بوده و سپس نوسانات آن توسط سیاستگذاریهای بانک مرکزی کنترل خواهد شد تا وضعیت آن به بالانس شدن متمایل گردد. اما در هر صورت، باید متذکر شد که؛ موارد عرض شده تنها جنبه اطلاعاتی داشته و به هیچ عنوان در قالب توصیههای عملکردی ارائه نشده است.
نظری ثبت نشده است