در فرایند فعالیت شرکتها و موسسات مختلفی که در جوامع امروزی حضور دارند، لغات و اصطلاحات مختلفی شنیده میشود. تحلیل و شناخت این اصطلاحات، میتواند به استفاده از آنها در زندگی شخصی، شغلی و حرفهایمان کمک به سزایی کند و البته، شناخت بیشتری درباره نحوه فعالیت شرکتها در اختیارمان بگذارد. یکی از این اصطلاحات، بودجه نام دارد که درک آن شاید در اولین بررسی ساده باشد اما پیچیدگیهایی دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
تعریف بودجه چیست؟
بودجه در تعریفی ساده یعنی نیازمندی یا مبلغی که لازم است برای دستیابی به اهدافی مشخص در اختیار سازمان، نهاد، دولت یا شخصی که قصد تدوین آن را دارد، قرار بگیرد. این نیازمندی تنها به فاکتوری به نام پول خلاصه نخواهد شد بلکه تعریف درستتر آن به مواردی مثل نیروی انسانی، تشکیلات، شرایط و امکانات نیز اشاره میکند. با توجه به تعریف فوق میتوان این گونه نتیجه گرفت که: بودجه برنامهای حسابشده شامل دخل و خرج و ورودی و خروجیهای یک نهاد است. این برنامهریزی برای کنترل نحوه مصرف منابع و فرایندهای اجرایی و در راستای دستیابی به اهداف تدوینشده و طبق نظارت تیمی مرتبط صورت میگیرد. حال اجازه دهید این تعریف را با مواردی که در ادامه شرح خواهیم داد، دقیقتر بررسی کنیم.
ساختار کلی بودجه چگونه است؟
بودجه نوعی برنامه است که با توجه به ساختار و ماهیت نهادی که قصد تدوین آن را دارد، ممکن است دچار تغییر شود و به همین دلیل، میتواند ساختارها و دستورالعملهای متفاوتی داشته باشد. اگر بخواهیم وجه مشترک تمامی برنامههای بودجهای را، در چارتی قابل فهم پیاده کنیم، به نمودار زیر میرسیم:
حال برای درک بهتر ماهیت بودجه، اجازه دهید فاکتورهایی را که باعث ایجاد برنامه بودجه و اجرایی شدن آن میشوند، شرح دهیم:
۱- هدف
چشمانداز، هدف یا دیدگاه به معنای همان انتظاری است که یک شخص یا سازمان در استراتژی خود قرار داده و قصد عملیاتی کردن آن را دارد؛ البته با توجه به ورودیها. این هدف میتواند در راستای توسعه سازمان باشد یا تنها به بقای سازمان در خط کاری خود مربوط شود؛ این ورودیها چه هستند؟
۲- ورودی ها
ورودی به معنای تمام فاکتورها یا منابعی است که یک نهاد به آنها دسترسی دارد و میتواند از آنها استفاده کند:
۳- منابع درآمدی
زمانی که بیزینس پلن یک شرکت قبل از راهاندازی آن رسم میشود، تمامی راههایی که آن شرکت توانایی کسب درآمد لازم از آنها را دارد، در جدولی به نام «بیزینس مدل» لیست میشود و تمامی موارد وابسته به آن نیز نگاشته میشوند. این منابع درآمدی با توجه به بزرگی یک نهاد میتوانند کمتر یا بیشتر باشند، برای مثال منابع درآمدی دولت برای تدوین لایحه بودجه یکساله «جهت پیشبرد برنامههای بقا و سپس توسعه» میتواند شامل: مالیات و درآمد داخلی از جمله جرائم یا مصادره اموال، فروش داراییهای بالقوه مثل منابع طبیعی نفت، گاز… و سرمایههای درگردش مثل؛ اوراق بهادار در بازارهای سرمایه و ارز موجود باشد.
این منابع درآمدی با توجه به نوع نقدینگیشان میتوانند در برنامههای بودجهای درج شوند که تمهیداتی به عنوان شرط در ضمیمهشان ذکر خواهد شد. برای مثال در صورتی که یک شرکت با توجه به سرمایه خود در بازارهای مالی اقدام به تدوین برنامه بودجه کند، این امکان وجود دارد که تخمین او از وضعیت آتی بازار سرمایه صحیح نباشد و باعث انحلال این منبع درآمدی شود که در این حالت شروط دیگر به میان میآید و اجازه مانور بیشتری به برنامه میدهند. این شرایط برای دولت به احتمال بالا درخواست چاپ پول به بانک مرکزی است و در شرکتهای خصوصی، اتخاذ وامهای کوچک و بزرگ از بانک.
۴- زمان در دسترس
هر زمان که نام برنامه به میان آید، مهلت آن نیز بدون شک مطرح خواهد شد. زمان در دسترس میتواند با توجه به اهداف متغیر باشد و از چند ماه تا چندین سال تفاوت داشته باشد؛ این موارد در برنامههای بودجهای درج خواهند شد. جهت درک این مورد، یک برنامه بودجهای تصور کنید که برای توسعه یک شرکت در خصوص استفاده از فناوریهای به روز است. در چنین حالتی ابتد به میزان منابع مالی مورد نظر میپردازد و مقدار زمانی که برای به دست آوردن آن نیاز دارد را لیست خواهد کرد، سپس با در نظر گرفتن ابهامات پیشبینی نشده، مقدار زمانی مثل ۳ ماه یا یک سال را به عنوان زمان در برنامه بودجه خود لحاظ خواهد کرد که زمان در دسترس نام میگیرد.
۵- منابع انسانی
با توجه به رشد تکنولوژیهای هوش مصنوعی و رباتها که منجر به کاهش تقاضا به نیروی انسانی شده، باز هم مشاغلی هستند که در نهادهای مختلف نیاز به هوش و کمک فیزیکی نیروی انسانی دارند. مدیریت و متمرکزسازی چنین منابعی نیاز به وجود بخشی به نام منابع انسانی در برنامه بودجه دارد که به طرق مختلفی در جداول گوناگون رسم میشوند.
۶- مصارف
تمام فاکتورهایی که یک هدف برای عملیاتی شدن نیاز دارد، به عنوان مصارف در نظر گرفته میشوند که بخش جداییناپذیر برنامه بودجهای هستند. در صورتی که مثلا منابع مالی هدف مورد نظر در زمانی که تعیین شده با توجه به منابع درآمدی نهاد یکی باشد و نیاز به منابع مالی بیرونی نباشد، میتوان درصد تحقق را به آن نسبت داد و فاز عملیاتی برنامه را آغاز کرد، در غیر اینصورت حالتی به نام «کسری بودجه» به میان خواهد آمد که لازم است جای خالی آن پر شود. حال این کسری چیست؟
۷- کسری
اگر سازمانی پس از بررسی منطقی منابع درآمدی خود اعلام کند که برای مثال: ۱۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال با توجه به یک خط زمانی سود خالص خواهد داشت، به این معنی است که میتواند پس از کسر نیازمندیهای اساسی خود برای بقا، باقیمانده آن را برای توسعه یا تحقق برنامه مورد نظر خود صرف کند. حال تصور میکنیم که شرایط مختلفی از جمله تحریمها یا اقتصاد دستوری، اجازه کسب چنین درآمدی را از آن نهاد سلب خواهد کرد. در این حالت شرکت اعلام کسری بودجه میکند و جلسهای برای حل این مشکل راهاندازی میکند تا اوضاع بالانس شود و ترازو را به حالت قبل برگرداند، حال این ترازو چیست؟
۸- ترازوی بودجه
ترازو یک بالانس محاسباتی است که مانند یک اندیکاتور، پس از بررسی ورودی و خروجیها، سه حالت را به مدیران بازگو خواهد کرد که شامل کسری، خنثی و سود خواهد بود. این اندیکاتور توسط حسابداران یک سازمان محاسبه میشود و روی یک نمودار رسم میشوند. بهترین حالتی که یک ترازوی بودجه خواهد داشت، حالتی است که ورودیها بیشتر از مصارف باشد و میتوان کسریهای پیشبینی نشده را که با مواردی مثل تحریمها ممکن است به میان آیند، با توجه به دارایی خالص جبران کرد.
انواع بودجه
پس از بررسی ساختار برنامه بودجه، نوبت به معرفی انواع بودجه میرسد. برای درک بهتر بودجهبندی به دستهبندی زیر توجه فرمایید:
حال شرح دقیق این دو دسته چیست؟
۱- بقا
بقا در تعریف کلی به معنای زندگی یا حیات است. هر شخص، نهاد یا حکومتی، نیاز دارد تا به فعالیت عادی خود ادامه دهد و پس از ایجاد شرایط عادی، به امر توسعه بپردازد. این فعالیت عادی پس از هر به روزرسانی دوباره به همین منوال به عنوان شرایط فعلی خوانده میشود. برای درک بهتر: فرض کنید شرکتی در سال ۱۳۹۰ فعالیت خود را آغاز و تا به حال حدود ۱۲ بار برای به روز رسانی اقدام کرده است. وضعیتی که حالا چنین شرکتی به خود گرفته تا زمانی که به به روز رسانی یا توسعه سیزدهم خود نیاندیشد بقا نام میگیرد، چرا که تا پیشرفت جدیدی مشاهده نشود، فعالیت آن استاتیک بوده و ممکن است هر لحظه رقبا از آن پیشی بگیرند.
۲- توسعه
پس از رفع نگرانیهای اساسی درباره فعالیت عادی یک سازمان یا حتی یک شخص، تمرکز اصلی و پتانسیل فعلی آن گسترش یافته و چنین موضوعی زمینهساز؛ بروز امکان اندیشیدن برای افزایش سطح قلمروی درآمدی و تملک بر مشتریان بیشتر فراهم خواهد شد. در این حالت؛ شرکت توانایی لیست اولویتهای خود را به دست آورده و میتواند با اختصاص میزان معینی از ورودیهای خود به اهداف مورد نظر، به توسعه خود اقدام کند. برنامههایی که برای تحقق چنین اموری تدوین میشوند، در دستهبندی توسعه قرار خواهد گرفت.
کلام آخر
احتمالا با این توضیحات دانستید که بودجه چیست و در چه زمینههایی به کمک نهادها میآید تا بتوانند حرکت قاعدهمندی داشته باشند و پس از ایجاد شرایط مناسب، برای توسعه اقدام کنند. استفاده از چنین برنامههایی نه تنها در شرکتها بلکه در زندگی شخصی نیز کارایی بالایی دارد و میتواند به افزایش سطح رضایت اشخاص بیانجامد.
نظری ثبت نشده است